الان قبل از اينکه بيام خونه، سرراه رفتم به يه کتاب فروشي، همينطوری که کتابا را ورق می زدم چشمم افتاد به اين جمله: "جوری زندگی کن که وقتی برمی گردی به عقب بگی زندگيم مثل يه راه صاف و مستقيم نبوده، پيچ و خم زياد داشته، ولی اونجوری زندگی کردم که دوست داشتم، به روش خودم"
نمی دونم واقعا امکان داره که آدم اينجوری زندگی کنه؟ نمی دونم از آدما که اين سوال را بپرسي، چند درصدشون می گن اونجوری که دوست داشتن زندگی کردن؟؟ گاهی اونقدر آدم دنبال سگ دو زدنه و اونقدر غرق روزمرگی زندگی می شه که يادش می ره چه جوری ميخواسته زندگی کنه؟ چطور زندگی کردن را زیبا می دونسته؟ و برای چه روش زندگی کردن ارزش قائل بوده؟
Dienstag, April 13, 2004
Abonnieren
Kommentare zum Post (Atom)
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen