Sonntag, April 11, 2004

تلويزيون را روشن کردم ببينم چی داره، روی همون شبکه اول موندم، پاپ داشت پيام عيد پاک را می خوند، اونم به همه ی زبونهای دنيا، با ايتاليايی شروع کرد، بعد فرانسوي، انگليسي، آلماني خلاصه همه ی زبونها ديگه، مجاري، اسپانيايي، پرتقالي، فنلاندي، مغولستانی و و و .بعد رسيد به عربي، خيلی جالب بود، بعد هر چی زبان هست ديگه، زبان اين کشورای استقلال يافته ی شوروی سابق، بعد رسيد به آسيا: تايلندي، فيليپيني، چيني، ژاپني، اندونزيايی.... سه زبان آخری هم اسپرانتو، لهستانی و لاتين. به فارسی نخوند، نمی دونم چرا مگه ايران و اين دو سه تا کشور فارسی زبون مسيحی ندارن؟ شايدم مسيحی معتقد ندارن؟ خلاصه نخوند دیگه! حالا یه چیز جالب تمام مدت سرش کج شده بود، با با آخه فکر کنم صد سالی داشته باشه، بگو مگه مجبوری، خوب می دادی به یکی به جات بخونه. تازه هی آب دهنشم میومد بیرون و از روی لبش می چکید پایین، دوربین هم زوم کرده بود روش. تازه اونقدر نامفهوم بود که من یک کلمه هم از حرفاش نفهمیدم،نمی تونست سرش را رو گردنش نگه داره،خوب معلومه نمی تونه مفهوم حرف بزنه،جمعیت زیادی هم جمع شده بودن، اکثرا هم جوون بودن، ۵۰،۰۰۰ نفر جمع شده بودن توی میدونی که پاپ سخنرانی می کرد و با خيابونای اطراف ۱۰۰،۰۰۰ نفر.تازه احتمال حمله های تروريستی بوده و باعث شده خيليا نيان. و الان هم گفت که پاپ پارکينسون داره.
برام جالبه بدونم اين همه جمعيت معتقدی بوده که اومده بوده يا مثلا توريست هايی که به خاطر تعطيلات الان در ايتاليا-رم هستن و ديدن اين مراسم براشون جالب بوده؟؟

Keine Kommentare: