Freitag, Januar 30, 2004

منو دوست داري، می دونم. من ولي، تو را ديگه نه. می خوای که دوباره با هم باشیم، گر چه هیچوقت جرات گفتنش را پیدا نکردی، من ولی نمی خوام. می دونی چقدر سخت بود روزی که از هم جدا شدیم، یادته دلیلش را نتونستی رودررو بهم بگی، توی chatroom گفتی، دنیای مدرن احمقانه! دقیقا یک هفته مونده بود به کریسمس. میدونی چرا اینقدر از کریسمس بدم میاد؟ می دونی چرا هرسال silvester یه احساس دوگانه دارم. احساس درد و رنجی که گرچه التيام يافته، ولی... و احساس شروع دوباره و فراموش کردن همه ی....

Montag, Januar 26, 2004

می خوام يه داستان تعريف کنم. البته با اتفاقی که امروز افتاد زياد از واقعی يا ناواقعی بودن داستانم مطمئن نيستم. دنيای عجيبی است و آدماش عجيب تر.ديگه نمی دونی به کی اعتماد کنی و به کی نه. نمی دونی کی دوستت است، کی نيست. اصلا دیگه نمی دونی با کدوم يکی از لايه های تو در توی آدمای دوروبرت سروکار داري، با همون روييه؟ سطحی ترينه؟ خب پس همينه که گاهی وقتا مايوس می شي، آخه وقتی به هر دليلی اين لايه روييه کمی کنار می ره، از تعجب خشکت می زنه، يا شايدم شوکه می شي از اين همه تفاوت.
ولی شايد آدم بيشتر از همه از خودش نااميد می شه، که چرا .....
تا حالا احساس خر بودن، احمق بودن، ساده بودن و یا شاید بهتر بگم ساده لوح و ابله بودن کردید؟ من امروز کردم، اصلا احساس خوبی نیست، اصلا.
داستانم به کلی فراموش شد، فعلا بی خيال. شايد وقتی ديگر.

Sonntag, Januar 25, 2004

33 سانتي‌متر براي هر زنداني

رئيس قوه قضاييه در ديدار با برخي وزرا گفته بود كه حذف 3600 نفر اشكال ندارد. همين‌كه براي 290 كرسي مجلس، بيش از چهارهزار نفر رقابت مي‌كنند كافي است. يك فرد مطلع با بيان اين مسأله به سايت امروز گفت:آقاي هاشمي اخيراً ادعا كرد كه در سال 76 براي هر زنداني 33 سانتي متر (مربع؟) فضا در نظر گرفته بودند كه اخيراً به 8 متر (مربع؟) افزايش يافته است. وي گفت: احتمالاً منظور رئيس قوه قضاييه 3/3 متر مربع بوده است چون 33 سانتي‌ متر مربع يعني 5/5 در 5/6 سانتي‌متر براي هر نفر كه غيرممكن است.(امروز)

Freitag, Januar 23, 2004

نشسته بودم تو اتاقم و سرم به يه کاری گرم بود، راديو فردا هم واسه خودش داشت ميخوند، آهنگ بعدی شروع شد، آه ه ه ه اين آهنگه چقدر آشناس، نه ه ه ه ه ه ه ، اين آهنگ مورد علاقه ی من بود وقتی بچه بودم، منو برد به شايد ۱۰ يا حتی ۱۵ سال پيش، اونموقع فکر کنم حدودا ۹ سالم بود، يادش بخير، همه ی خاطرات و حال و هوای اونموقع دوباره برام زنده شد، حتی خودم، يعنی خود ۹ساله ام، کاشکی آدم اينقدر زود بزرگ نمی شد. حالا می دونيد آهنگه چی بود؟ اولش صدای سوت داره و تو تصور بچگی هميشه فکر می کردم اين آهنگ رو سر يه چارراه ساختن و اون سوتا را آقا پليس سر چار راه می زنه. ای قشنگ تر از پريا، تنها تو کوچه نريا، بچه های محل دزدن، عشق منو می دزدن...........ای يار قشنگ مو بلند مشکی پوشم.......

يکی از دوستان هميشه اعتراض می کرد که چرا آهنگای راديو فردا جديد نيستن. حالا فکر می کنم اينجوری بد هم نيست.

يك مقام عالي‌رتبه: هدف ما و شاه متفاوت است اما روش‌هايمان يكي است
يك فرد مطلع به نقل از مقام رهبري گفت: ايشان معتقد است ما با شاه در اهداف متفاوت هستيم نه در روش‌ها. زيرا روش‌هاي شاه درست بود. هدف شاه خدمت به بيگانگان و مقابله با اسلام بود، اما هدف ما خدمت به مردم و مقابله با دشمنان اسلام است. بنابراين فرق ما در اهداف است نه در روش‌ها.امروز

Donnerstag, Januar 22, 2004

از تحصن رسيديم به استعفا. ۶ نفر از وزرای کابينه ی خاتمی و در راس اونا موسوی لاری استعفا دادن و همچنين ۴ نفر از معاونان رييس جمهور از جمله معصومه ابتکار.متن کامل خبر در پيک ايران
مثل اينکه واقعا داره يه خبرايی می شه.در ضمن خاتمی گفته: اگر قرار باشد برويم، همه با هم می رويم.
خيلی دوست دارم ببينم آخرش چی می شه. به نظر من اصلاح طلبان بين جناح راست که محبوبيت ندارن هيچي،منفوريت(!!) هم دارن.فقط مردم را نصفه نيمه دارن که اگر بخوان شل بازی در بيارن، می دونن که مردم را هم از دست می دن و کارشون يه سره می شه. پس بايد لااقل مردم را تا حدی برای خودشون نگه دارن و اين در صورتی اتفاق ميفته که تا آخرش برن و جا نزنن. پس اگه يه خورده عاقل باشن( فکر کنم باشن) ادامه می دن.


 برای خودم شدم يه پا تحليل گر سياسی. فکر کنم اثرات سرما خوردگی باشه، آدم دچار توهمات می شه.

Dienstag, Januar 20, 2004

اين برادر عزيز من تازگیا کلاس زبان قبول شده و متاسفانه يا خوشبختانه توی همين شهری که من دانشگاه می رم. و تا جا برای خودش پيدا کنه پيش من می مونه. می تونيد تصور کنيد که چجوريه؟ مثل اکثر پسرای ايرونی. يعنی مامان خانوم پخته و جلوی ايشون گذاشته، و برادر بزرگوار ما هم به سياه و سفيد دست نزده. امروز اومد يه لطفی بکنه و ليوانای قهوه را که از صبح مونده بود بشوره، حتما حدس می زنيد چی شد؟ ليوانای عزيز من هرکدوم به چند تکه تقسيم وراهی سطل آشغال شدن... . فکر کنم هنوز يه ۱۰ روز ديگه مهمون من باشه. خدا به دادم برسه. ( الان در فاصله ی ۱ متری من نشسته، اگه بفهمه چیا پشت سرش گفتم...)
نگيد چقدر بدجنسم ها! آخه يه اتاق فسقلی دارم که به زور جای خودم می شه. البته خودمونیم، يه همصحبت هم گاهی وقتا بد نيست، تنهايی آدم خل می شه.

Montag, Januar 19, 2004

اخبار تحصن آقايون محترم را هرروز دنبال می کنم. می دونيد ديگه، توی اين چند ساله نشون دادن که اهل ايستادگی و مقاومت در برابر خواسته هاشون يا بهتر بگيم خواسته های مردم نيستن. حالا برای اولين بار، البته خيلی دير، به اين فکر افتادن، يه بار هم که شده، وايسن و حقشون (حقوقشون) را طلب کنن، شايد اين راه جواب بده. با اين شرايط جديدی که پيش اومده و شورای نگهبان داره تجديد نظر می کنه و يه سری را تاييد کرده، از آقايون انتظار می ره که تا آخر وايسن و به این چیزا راضی نشن( به اصطلاح خودمون تو زرد از آب در نیان، بابا یه بار هم که شده تا آخرش وایسید، نمی کشنتون که). اگه خواسته شون لغو نظارت استصوابی و برگزاری انتخابات آزاد باشه و نشون بدن که محکم تاآخرش وایسادن، مردم هم کم کم حمایت می کنن. بهر حال اعتماد مردم را دوباره جلب کردن زمان می خواد.

پیک ایران : امام جمعه اروميه در خطبه‌هاي مورخ 26/10 خود گفت: شاه آن طاغوت رفت. در جايش 127 طاغوت روييده. الان ما با آن طاغوت‌ها مبارزه خواهيم كرد يا خير، با آنها خواهر خواهر خواهيم شد؟، باز هم آنها رأي خواهيم داد. وي افزود: آن 127 نفري كه آن نامه را در مجلس امضا نمودند كافر و مرتد بودند. آيا به مرتد مي‌شود رأي داد؟ (من که چيزی نفهميدم!!)

Freitag, Januar 16, 2004

پارسال توی يه همچين روزايی خيلی حالم بد بود، جسمی نه ها، از بدترين روزای زندگيم بود. نه، در واقع بدترين روزای زندگيم بود، قبل از اون يادم نمياد حالم به اين بدی بوده باشه، چرا شايد روزی که ترک وطن کردم!!! و چند روز بد از اون!!! ولی نه، اونموقع بيشتر تو شوک بودم، جوری که حس نمی کردم که حالم بده يا خوبه، يه احساس مردگی در عالم زندگي.
الان هم زندگی فقط می گذره، نه خوب، نه بد، گاهی خوب، گاهی بد. عين يه تابع سينوسی.
خوشحالم که از یه ماهه دیگه اونقدر سرم شلوغ میشه(درس و تو مایه های درس) که زیاد وقت نمی کنم به چیزای دیگه فکر کنم. اینم یه راهشه، اونقدر وقتتو با کارو و درس پر کنی که نفهمی روزات چطوری می گذرن. نمی خوای هم بدونی چطوری می گذرن، چون می دونی اونجوری که میخوای نمی گذرن.
يادتونه چند وقت پيش يه لينک داده بودم به مطلبی در مورد فيلم جديدی که شهره آغداشلو بازی کرده......
اينم يه لينک ديگه (مصاحبه با شهره آغداشلو به بهانه ی بازی در همين فيلم House of sand and fog)
آخرين آمار رسمي کشته شدگان بم ؛ بيش از 40 هزار نفر

Montag, Januar 12, 2004

اوووووف، بالاخره درست شد. پريشب که Blogger مشکل داشت، ديروز هم يه چيز ديگه. ميخواستم يه گزارش کوتاه از اولين همايش جمهوری خواهان بدم، گر چه خودم اونجا نبودم، ولی از طريق Paltalk دنبال کردم. و گرچه ديگه دير شده و همه جا خبراش را خونديد، بهرحال من می نويسم، اگه نخواستيد خوب نخونيد.
خوب همه چیز را نمی نویسم، فقط ...
اول اینکه کلا حدود ۸۰۰ نفر در این همایش سه روزه در شهر برلین شرکت کرده بودن . و حدود ۲۰٪ از شرکت کنندگان زنان بودن.
روز اول به تعیین اعضای هیات رییسه این همایش گذشت که از طریق رای گیری این افراد انتخاب شدن:
مریم سطوت، مهدی فتاپور، فرزانه عظیمی، مهرداد مشایخی، رضا چرندابی، مرتضی ملک محمدی، داریوش مجلسی.
از افرادی که سخنرانی کردن: شهردار سابق برلین، رییس سابق حزب سوسیال دمکرات آلمان، رییس بخش بین الملل بنیاد هاینریش بل، رییس دفتر حزب سبز آلمان.
اعضای کمیسیون سیاسی به این ترتیب انتخاب شدن:
مسعود فتحی، فرخ نگهدار، بیژن حکمت، حسین علوی، مصطفی علوی، رضا فانی یزدی، بهزاد کریمی، ویکتوریا آزاد، ایرج یوسفی، فرود سیاوش پور، احمد مومنی، حسین انور حقیقی، کیانوش توکلی، جمشید خونجوش، امیر حسین(متاسفانه نام خانوادگیشون از دستم در رفت.)
عبدالکریم لاهیجی روز شنبه سخنرانی کرد، و خیلی خوب، فقط چیزی که برای من تعجب آور بود اینکه گفت: من مخالف این نیستم که مذهب رسمی جمهوری آینده ی ایران اسلام باشه. این را هم گفت که هرکس باید اختیار انتخاب مذهب را هم داشته باشه، و در مدارس هم باید همه ی مذاهب تدریس بشه تا هر کس بتونه انتخاب کنه.
همچنین مصوبه ای تنظیم شد در مورد تشکیل سازمان زنان و سازمان جوانان.
و اینکه اتحاد جمهوری خواهان است و نه حزب. و افراد میتونن به شکل مستقل عضو باشن و نه در قالب یک سازمان یا حزب.
در اسناد ابتدا کلمه ی کوشنده به کار رفته بود که بعد از رای گیری به عضو تغییر یافت.
همچنین شنیده شد که از ایران ۲۲ نفر شرکت کردن که اسامی آنها مخفی است.
یه چیز جالب: رای گیری شد که آیا اتحاد جمهوری خواهان هدف تغییر نظام جمهوری اسلامی از طریق رفراندوم را داره که رای نیاورد.( من نفهمیدم هدفشون چیه، خوب حتما همینه ولی روشون نمیشه که بگن. گفتن اگر اینجوری بگیم به مشی براندازی نزدیک می شه.)
اینکه شورای هماهنگی از ۹ نفر تشکیل بشه یا ۵۰ نفر به رای گذاشته شد که ۵۰ نفر به تصویب رسید.
در رای گیری برای شورای هماهنگی ۱۰۸ نفر کاندید شدن.۲۵۵ نفر در رای گیری شرکت کردن.
اسامی افراد انتخاب شده به ترتیب آرا به این صورت است:
شهلا انتصاری(۱۳۶ رای، این خانم از ایران(تهران) کاندید شد، و بر میگرده به ایران، قابل تحسینه، نه؟ البته خط مشی سیاسی این خانوم معلوم نیست و عده ای معتقدن که میتونه از افراد... باشه، ولی ظاهرا که اینطور نیست)
فرزانه عظیمی ۱۳۶ رای، شریعتمداری ۱۳۱، مهران براتی ۱۳۰، سهیلا بنا ۱۲۸، بیژن حکمت ۱۲۲، کاظم علمداری ۱۲۲، مهدی فتاپور ۱۲۲ رای، مریم سطوت ۱۱۹، مهرداد مشایخی ۱۱۹، فرخ نگهدار ۱۱۷، بهروز خلیج ۱۰۷، رضا چرندابی ۱۰۴، بابک امیر خسروی ۱۰۲، مصطفی مدنی ۱۰۱، دلنواز آذری، جمشید اسدی، ویکتوریا آزاد، حسین علوی، محمد برقعی، حسن جعفری، رضا جوشنی، رضا فانی یزدی، فرهاد فرجاد، مصطفی فتحی، امیر حسین گنج بخش، کبری قاسمی، محسین حیدریان، بهزاد کریمی، حسین زهتاب، شهلا ابقری، مریم انصاری، پروین همتی، داریوش مجلسی، پانته آ مدیری( جوان ترین عضو شورای هماهنگی با ۲۸ سال سن،حقوقدان،ساکن هلند)، مرتضی ملک محمدی، منیژه مرعشی، امیر مومنی، مهدی ممکن، اکبر مهدی، عدلان پارسا، علی پور نقوی، فرهاد روحی، هایده صنعتی، رضا سیاوشی، اقدس شیرازی، علی شاکری، عذرا طبری، طهماسب وزیری، حمید زنگنه.
لازم به گفتن اینه که، تصویب شد که ۳۰٪ (۱۵ نفر) از اعضای شورای هماهنگی زنان باشن، ۱۴ زن از طریق بالاترین آرا انتخاب شدن و فقط ۱ زن از طریق این سهمیه وارد شورای هماهنگی شد.

فکر کنم گفتنی ها را گفتم، از طریق Paltalk هم روز اول حدود ۲۰ نفر، روز دوم ۶۰-۷۰ نفر و روز سوم ۱۸۰-۱۹۰ همایش را دنبال کردن.
راستی قرار شد که شورای رهبری(۵۰ نفر) در آینده ی نزدیک در مورد انتخابات مجلس هفتم موضع گیری کنه.

مقاله ی مسعود بهنود در مورد اولین اجلاس جمهوری خواهان را بخونید.جالبه.

Freitag, Januar 09, 2004

زير گروه تغيير كرده است

نام اتاق:
Jomhouri

است و زير گروه
By Language / Nationality/ Other-

مي باشد.


Donnerstag, Januar 08, 2004

پال تاک عمومی- همایش سراسری جمهوریخواهان- پخش مستقیم
زمان: روز پنج شنبه ۸ تا شنبه ۱۰ ژانویه ۲۰۰۳
ساعت 13:30 بوقت تهران، 9:00 بوقت اروپاي مرکزي، و 0:00 بوقت کاليفرنيا
پخش مستقیم در يک اتاق پالتاک با مشخصات زير مي باشد
نام اتاق:
Jomhouri
است و زير گروه
Social Issues
مي باشد.

لطفا اگر با سيستم پالتاک آشنا نيستيد، به صفحه اينترنتي زير مراجعه کنيد:
www.paltalk.com
لطفا به دوستانی که بهر دليل از برگزاری اين برنامه بی اطلاعند و مايل به مشارکت در حرکت ما هستند اطلاع دهيد.
با سپاس،
کميته موقت ارتباطات براي اتحاد جمهوري خواهان

info@jomhouri.com

Montag, Januar 05, 2004

امن‌ترين و زلزله خيزترين نقاط تهران اعلام شدپيک ايران

خبرگزاري فارس: بر اساس اطلاعات ارايه شده از سوي مركز اطلاعات جغرافيايي شهر تهران و بر اساس نقشه مكان يابي بلند مرتبه‌‌سازي، محله قديم تهران موسوم به ارگ قديم امن‌ترين ناحيه از نظر وجود گلسهاي زلزله مي‌باشد.

به گزارش خبرنگار اقتصادي خبرگزاري فارس، با وجود سه گسل اصلي شمال، شرق و گسل ري در جنوب كمتر قسمتي را مي‌توان يافت كه در فاصله‌اي مناسب از سه گسل فوق واقع شده باشد.
گسل شمال تهران از لشكرك و سوهانك شروع شده تا فرحزاد و حصارك و از آنجا به سوي غرب امتداد مي‌يابد.
اين گسل در مسير خود، نياوران، تجريش، زعفرانيه الهيه و فرمانيه را در بر مي گيرد.
گسل‌ري يا گسل جنوب تهران نيز كه در صورت فعاليت پرتلفات‌ترين گسل كشور و شايد جهان مي‌باشد از جاده خاوران شروع و با گذر از دولت آباد و حركت بر روي جاده كمربندي تهران در حد نصاب كوره‌هاي آجرپزي چهار دانگه پايان مي‌يابد.
گسل شرق نيز كه توانايي قوي‌ترين زلزله را دارا است از شرق به تهران وارد شده و با گذر از اراضي سرخه‌ حصار و حركت بر روي بزرگراه شهيد بابايي تا مجيديه و سيدخندان امتداد مي‌يابد.
جالب اينجااست كه اكثر حريمهاي انتقال نيروي شهر تهران نيز بر روي همين گسلهاي زلزله واقع شده است.
در اين ميان تك گسل ملاصدرا نيز كه از خيابان شريعتي تا شهرك غرب امتداد يافته، محلات ونك، ميرداماد، سعادت آباد و شهرك غرب را ناايمن ساخته است. احداث برج ميلاد نيز دقيقا در مجاورت اين گسل صورت مي گيرد.
از محلات به نسبت امن‌تر شهر تهران مي‌توان به راه‌آهن، محور نواب محور خيابان انقلاب و آزادي و هفت چنار به علاوه ارگ قديم تهران اشاره كرد.
ارگ قديم تهران حد فاصل خيابان شوش، 17 شهريور، انقلاب و كارگر جنوبي را شامل مي‌شود كه بازار تهران، خيابان مولوي، ميدان بهارستان، ميدان امام خميني، محله اميريه و خيابان جمهوري اسلامي را شامل مي‌شود.
به نظر مي‌رسد مكانيابي حاصل از تجربه چند صد ساله مردم ساكن تهران كه منجر به تشكيل محدوده ارگ قديم شهر شده، بسيار قابل اعتماد‌تر از مكان يابي سالهاي كنوني در گسترش و احداث شهركهاي حاشيه‌اي شهر تهران مي‌باشد.

Sonntag, Januar 04, 2004

کمکهایی که به زلزله زدگان بم می کنیم فقط رفع مسئولیت نباشه، بدونیم که حتما به دستشون می رسه.
کمکهای ایرانیان خارج از کشور برای زلزله زدگان بم از طریق صليب سرخ جهانی به هلال احمر ايران تحويل داده ميشه که معلوم نيست از کجا سر در ميارن. ولی حساب شيرين عبادی يا کانون نويسندگان راه مطمئنی است.
يك فرمانده سپاه: گروه هاي امداد و نجات خارجي براي «جاسوسي» به بم آمده‌اند::: سگ‌هاي جسدياب آدرس‌هاي عوضي مي‌داده‌اند!

Samstag, Januar 03, 2004

دولت را کنار بگذارید

...چهارشنبه پيش، جمعي از پژوهشگران زلزله گردهم آمدند و براي چندمين بار اعلام كردند دور نيست روزي كه شهرهاي كرمان، تهران، جيرفت، گناباد و بجيستان خراسان تجربه اي سهمگين تر از بم را از
سر بگذراند. اين پژوهشگران، همان هايي بودند كه زلزله بم را پيش بيني كردند و بر ميزان تخريب و تلفات انساني آن نيز هشدار داده بودند. حال با اخطاري بيش از پيش، زلزله هاي بعدي را به مسئولان مملكتي گوشزد مي كنند و نااميد از آنچه كه بايسته انجام است، به دفترهاي پژوهشي خود باز مي گردند. آنان با در دست داشتن سياه برگ هاي ثبت شده ۷۸ زمين لرزه تنها طي امسال در ايران بايد با مسئولاني سخن بگويند كه نه تنها علم زلزله را باور ندارند بلكه از فرهنگ زلزله نيز كم اطلاع هستند. اين مسئولاني دلسوز عادت كرده اند تنها پس از مواجهه با بحران، برخيزند. شعار «مشاركت» را آموخته اند اما براي تحقق اين مشاركت اندوخته علمي ندارند. حتي علم سياست نيز نمي دانند. با درك چنين اوضاع مديريتي كشور است كه بايد دولت را كنار گذاشت و چشم به سوي پژوهشگران و شخصيت هاي علمي در كنار رسانه ها بازكرد. پژوهشگران بايد گستره تحقيقات خود را عميق تر كنند، مناطق لرزه نگاري را تا روستاهاي دور هر منطقه افزايش دهند و بي واسطه دولت، با همكاري رسانه ها، نتايج مشاهدات خود را از تغييرات زمين هاي هر منطقه، شفاف در اختيار مردم بگذارند.

در اين سو مردم در قالب تشكل هاي غيردولتي آموزشي، فرهنگي و اجتماعي به ترويج فرهنگ مقابله با زلزله و ديگر حوادث غيرمترقبه بپردازند. اين آگاه سازي بايد عاري از هرگونه وحشت آفريني و هراس افكني در دل شهروندان باشد. كافي است زلزله را نه به عنوان قهر خداوندي بلكه به عنوان تغييرات طبيعي زمين كه هر چند وقت بروز پيدا مي كند به مردم معرفي كرد و راه هاي مقابله علمي با اين پديده را به آنان آموزش داد. رسانه ها نيز به عنوان حلقه واسط بين پژوهشگران و مردم بايد صادقانه ترين و در عين حال آرامش بخش ترين روش را براي انتقال اين اخبار پيگيري كنند. از امروز اگر پژوهشگران، رسانه ها و مردم آغاز به كار كنند، شايد، يك دهه ديگر نوار امنيتي دور مناطق زلزله خيز ايران محكم شود.روزنامه شرق
اسامی بعضی از ثبت نام کنندگان زن انتخابات