Mittwoch, Februar 11, 2004
سرنوشت آدما از همون لحظه ای که به دنيا ميان، گره مي خوره با اون خاکی که توش به دنيا اومدن، با همه ی اون سنتهای ريز و درشتی که دست و پای آدما را می بنده. هر جا که برن و هر چقدر که از سنشون بگذره اسیر این سنتها هستن، بعضیا کمتر، بعضیا بیشتر، ولی واقعیت اینه که سنتهای دست و پا گیر را هیچ موقع نمی شه از میان برداشت، می شه کمرنگشون کرد ولی سایه شون همیشه زندگی آدم را تاریک می کنه.ما هم همه جزء همون آدمای گرفتار سنتها و عرفهای مسخره ی مردم کوچه و بازار هستیم. مردم کوچه و بازار کیا هستن؟ خودمون، همسایه هامون، پدران ومادرانمون.خودمون اين عرف ها را درست ميکنيم، خودمون تشديدشون می کنيم، بعد هم خودمون گرفتارشون می شيم.
Abonnieren
Kommentare zum Post (Atom)
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen